گزارش نشست «بلیط» در خانه جشنواره
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۵۵۶۰۹
نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «بَلیط» به کارگردانی مرتضی رحیمی با حضور عوامل سازنده فیلم و با اجرای «علیرضا مرادی» در سالن شماره ۲ سینما فرهنگ آغاز شد.
به گزارش برنا، رحیمی کارگردان فیلم، در این نشست که با یاد شهید «علی لندی» آغاز شد، گفت: زاگرس دو نماد دارد. بَلیط به معنی بلوط یکی از این نمادها و بیانگر استقامت زاگرس است و من از آنجا به کاراکتر بلیطی در فیلم رسیدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«علی اوسیوند»، بازیگر فیلم در این نشست گفت: فیلم ساختن آن هم در این لوکیشن خاص، کار سادهای نیست، اما چون این کار فرهنگی درباره کودک و نوجوان است و نسل آینده ما با همین کودکان و نوجوانان ساخته شده، این فیلم را کار کردم.
این بازیگر درخصوص همکاری آموزش و پرورش با سینمای کودک افزود: وزارت آموزش و پرورش باید پای کار بیاید و از فیلمهای کودک حمایت کند چرا که اینگونه سینمایی بسیار مظلوم و مهجور است. سینمای کودک بسیار سلیس، پاک و مقدس است، پس باید به آن اهمیت داد.
او ادامه داد: ما کشور با شهامتی هستیم و باید این شهامت را به نسلهای جدیدمان آموزش دهیم. اقوام را باید از طریق سینما نشان دهیم و بگوییم که ایران فقط تهران نیست. سینما بزرگترین تریبون برای بسترسازی و آگاهیرسانی به شمار میآید.
«سوگل طهماسبی» بازیگر فیلم در ادامه نشست گفت: خوشحالم که برای بار دوم در جشنواره کودک حضور دارم. من کار کردن در حوزه کودک را دوست دارم و شاید دلیل آن زنده بودن کودک درونم باشد.
«سیدمهدی سجادپور» جانشین تهیهکننده نیز با تأکید بر شرایط نامناسب سرمایهگذاری در سینمای کودک اظهار کرد: کسی که در این حوزه سرمایهگذاری میکند کاری ندارد که این فیلم چهقدر فروش خواهد کرد و ریسک بالایی دارد. امیدوارم تمهیدی فراهم شود که کارهای کودک بستر بهتری برای دیده شدن پیدا کنند.
«موحد شادرو» تدوینگر فیلم «بَلیط» نیز در ادامه گفت: این چهارمین سالی است که در جشنواره کودک حضور دارم. جذابیت سینمای کودک در رویاپردازی مستتر در آثار کودک به چشم میآید و این فیلمها، رسالت آگاهیرسانی دارند.
«امیررضا فرامرزی» بازیگر کودک این فیلم نیز در ادامه گفت : من قبلا از جشنواره فیلم کودک پروانه زرین گرفتهام و به احتمال ۹۰ درصد فکر میکنم که با این شرایط کاری سخت، بتوانم یک پروانه زرین هم برای این اثر بگیرم. او «نوید محمدزاده» و «شهاب حسینی» را الگوهای بازیگری خود دانست.
«سیدجواد هاشمی» نیز که در این نشست حضور داشت، با تعریف از «بَلیط» گفت: «بنیاد سینمایی فارابی» باید از چنین فیلمهایی حمایت کند. اگر آموزش و پرورش از من بپرسد که بین فیلم من و «بَلیط» یکی از آنها را حمایت کنم؛ با عشق فیلم «بَلیط» را انتخاب میکنم.
در ادامه نشست کارگردان فیلم گفت: شخصیت بلیطی از ابتدا بزرگسالانه بود و به دنبال مادرش میگشت. بلیطی در انتهای قصه، کار بزرگی کرد و تصمیم بزرگی گرفت که برگردد و خودش را به مادرش نشان ندهد.
«علی اوسیوند» در بخش دیگری از نشست اظهار کرد: شخصیت بلیطی به دنبال هویت گمشده، کهنالگو یا گذشته خویش میگردد. در آخر اهل هر کجا که باشی دوست داری به گذشته معصوموار خود برگردی.
در ادامه «سوگل طهماسبی» با اشاره به اینکه از مناظر زیبا و بکری در این فیلم استفاده شده، گفت: همه با عشق سر کار حضور پیدا کردند. با تماشای مناظر این فیلم به خودم گفتم کاش کمی نقشم طولانیتر بود و میتوانستم از مناظر زیبا از نزدیک بهره ببرم.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: کودکان کودک و نوجوان کودکان و نوجوانان آموزش و پرورش سینمای کودک وزارت آموزش و پرورش ایران جشنواره فیلم عشق ایران بلیط پرسش و پاسخ سرمایه فیلم سینمایی وزارت آموزش و پرورش مرتضی رحیمی علیرضا مرادی سینمای کودک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۵۵۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ردپای زن معتاد در قتل شوهر خواهرش
پرونده کشف جسد مرد میانسال در انباری خانهاش پس از 10 روز با پیدا شدن ردپای خواهرزنش و مردی موادفروش، وارد مرحله تازهای از تحقیقات شد.
به گزارش مشرق، دیماه سال گذشته دختر جوانی قدم در اداره آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدرش حشمت خبر داد. دختر جوان زمانی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: صبح روز گذشته راهی محل کارم شدم، اما وقتی به خانه برگشتم از پدرم خبری نبود. فکر کردم برای کاری از خانه بیرون رفته است، اما وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم با شنیدن صدای زنگ گوشی متوجه شدم تلفنش در خانه است. هر چه منتظر ماندم پدرم برنگشت و من هم به پلیس خبر دادم.
کشف جسد در انباری
با این شکایت تحقیقات پلیسی در رابطه با ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد تا اینکه چند روز بعد وقتی برادر حشمت برای سر زدن به برادرزادهاش و پیگیری وضعیت برادر خود راهی خانه آنها شد به محض ورود متوجه بوی تعفن شدیدی شد که از داخل انباری به مشام میرسید. وقتی موضوع را به برادرزادهاش گفت او منکر اطلاع از علت بوی تعفن شد اما وقتی مرد میانسال به سمت انباری رفت با دیدن قفل بزرگی که روی در بود تعجب کرد، چرا که قبلاً این قفل را ندیده بود. بنابراین قفل در انباری را شکستند و وارد شدند. آنها در کمال ناباوری با جسد حشمت در حالی که پتو پیچ شده و آثار خون روی بدنش دیده میشد، مواجه شدند.
ردپای دو مظنون
مرد میانسال موضوع را به پلیس اطلاع داد و تیم بررسی صحنه جرم ساعتی بعد راهی محل شدند. تحقیقات و معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در صحنه حکایت از آن داشت که زمان مرگ مرد میانسال با زمان ناپدیدشدنش یکی است.
با توجه به اینکه حشمت به قتل رسیده و خودرواش نیز ناپدید شده بود فرضیه سرقت قوت گرفت. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که خواهرزن مقتول به نام شهلا نیز با آنها زندگی میکرده اما همزمان با قتل حشمت این زن نیز ناپدید شده است.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات میدانی دریافتند، حشمت و خواهرزنش با هم اختلاف داشتند. یکی از همسایهها در این رابطه گفت: شهلا اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت و از زمانی که به اینجا آمده بود پای موادفروشان را نیز به خانه حشمت باز کرده بود. همسایهها از این موضوع خیلی گلایه داشتند. میترسیدند بچههایشان بواسطه رفتوآمدهای مواد فروشان به خانه شهلا معتاد شوند. همسایهها از حشمت خواستند به او تذکر دهد و همین مسأله باعث اختلاف آنها شده بود.
بدین ترتیب فرضیه دست داشتن زن جوان در این قتل قوت گرفت، از سویی تیم تحقیق دریافت که دختر مقتول در این مدت با خالهاش پنهانی در تماس بوده است. به دستور بازپرس موسی رضازاده، دختر جوان بازداشت شد و در تحقیقات گفت: دو سال قبل مادرم فوت کرد و از طرفی خالهام نیز به خاطر اعتیاد از همسرش جدا شده بود. از آنجا که او جایی برای زندگی نداشت، از پدرم خواستم او را به خانهمان بیاورد. اوایل مشکلی نداشتیم اما از زمانی که پای موادفروشان به خانهمان باز شد و همسایهها شکایت کردند، اختلاف بین آنها نیز شروع شد. پدرم چندین بار تصمیم گرفت شهلا را ترک دهد، اما او حاضر نشد به کمپ ترک اعتیاد برود.
او ادامه داد: درگیریها ادامه داشت تا اینکه پدرم به صورت ناگهانی ناپدید شد. از خالهام نیز خبری نبود و هر چه با او تماس میگرفتم، پاسخم را نمیداد. تا اینکه چند روز بعد از ناپدید شدن پدرم، خالهام تماس گرفت و مدعی شد با مردی که موادفروش بوده، پدرم را به قتل رسانده است. او مرا تهدید کرد که نباید راز این جنایت را برملا کنم، من هم ترسیدم و سکوت کردم.
در ادامه بررسیها، یکی از اهالی محل با پلیس تماس گرفت و راز این جنایت را برملا کرد و گفت: چند شب قبل در بزمی شبانه مرد موادفروشی به نام هوشنگ تعریف کرد که با همدستی زنی به نام شهلا مردی به نام حشمت را کشته است. با این اطلاعات به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دختر مقتول به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت و دستور بازداشت شهلا و هوشنگ نیز صادر شد و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران